کاش میشد این روزهای زیبا رو قاب گرفت و زد به دیوار ؛ که همیشه جلوی چشمت باشه.

همین روزهای شیرینی که پیوند خورده با میهمانی بزرگ خدا

چند وقتیه خانم کوچولوی ما 4دست و پا راه میره و امان از شیرین کاریهاش که قند تو دل من و باباش آب میکنه.

از خواب که بیدار میشه میاد کنج درب اتاق و در رو باز میکنه و سفرهاشو شروع میکنه ؛ اتاق ها رو میگرده ؛ اگه درب حموم باز باشه یه سر هم به حموم میزنه و میشینه همون جا .

نماز که میخونیم ؛ بعد سلام؛ نه سجاده میبینی و نه مهرو تسبیحی .

وکلی شیرین کاریهای ریز و درشت ؛ که من و آقای خونه میشینیم تماشا میکنیم و هی ذوق میکنیم.

خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت ؛ به خاطر این همه زیبایی ؛ به خاطر این روزهای زیبا



مشخصات

آخرین جستجو ها